play_arrow

keyboard_arrow_right

skip_previous play_arrow skip_next
00:00 00:00
playlist_play chevron_left
volume_up
chevron_left
  • cover play_arrow

    نوا داستان ایران

  • Home
  • keyboard_arrow_rightصورت مسئله

صورت مسئله


share close

فرهنگ و اجتماع

همانگونه که در حوزه سیاست ما بیش از ۵۰ طیف و گروه فعال در جامعه ایران داریم، به تناسب و حتی بیشتر از آن، با تنوع اجتماعی و فرهنگی روبرو هستیم. این تنوع اجتماعی حاکی از میزان ذوب و ادغام اقلیت های مذهبی و قومی، تفکرات و دیدگاه ها و … شهروندان در یک جامعه است.
شاید بارها تجربه دیدن تصاویر و یا متونی را داشته اید که ایرانیان را (درست یا غلط) به بحران هویت متهم می کنند. دلایل آنها این است که یک ایرانی همزمان به طور مثال می تواند روزه بگیرد، مری کریسمس بگوید، در محرم عزاداری کند،‌ نماد فَروَهر و تصویر مصدق و سردار سلیمانی را بر دیوار خانه اش آویزان کند و شراب بنوشد. شاید این مثال، واقعیت داشته باشد اما نکته ای که در دل این موضوع نهفته، یکپارچه دیدن جامعه ایران است.
جامعه ایران را باید آنقدر متنوع دید که بتوان تمام سلایق مردمش را پذیرفت و درک کرد. به طور کلی باید پذیرفت که ایران یکی از متنوع ترین جوامع است و مردم آن نیز چه به دلایل تاریخی و چه سیاسی و فرهنگی، سلایق و باورهای مختلفی را می پسندند که از نگاه بیرونی، حتی در تضاد و تناقض با هم است. حال این پرسش مطرح است که تا چه میزان این تضادها و تناقض ها، دارای مفاهیم قابل درک و قابل قبولی هستند؟ و تا چه میزان حکومت، فرد، جامعه، مذهب و خانواده در آن نقش داشته اند؟

سیاست

جامعه ایران طی ۴۰ سال گذشته در سیر تحولات تاریخی خاصی بوده است که در هر برهه از آن، گروهی از جامعه ایرانیان مجبور به زاویه گرفتن با حکومت در قدرت شدند. این افراد یا مجبور به ترک کشور و یا به منتقدین داخلی حکومت تبدیل شدند. از طیف های مختلفی از جمله منصوبان حکومت پهلوی، گروه های سیاسی فعال در انقلاب ۵۷ ، جریانات سیاسی پس از انقلاب ۵۷، منصوبان حکومت ایران طی ۴۰ سال گذشته تا دانشجویان و مردم عادی تحت تاثیر جریانات رخدادهای مختلف و پر تنش ایران بوده اند. در این راستا و در ۴۰ سال گذشته، صاحبنظران و فعالین جامعه ایران، تحولات را رصد و حتی در مواردی، پیش بینی هایی را ارائه کرده اند که اغلب بر پایه فرضیات مبتنی بر آرزو بوده تا فرضیات مبتنی بر واقعیات. از دیگر نکات می توان به چند دستگی غیرهمگن جامعه منتقدین حکومت ایران اشاره کرد. جامعه منتقدینی که در یک هدف ساده یعنی سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی مشترک هستند اما از استراتژی و تکنیک و تاکتیک در رنج هستند و تنها در مقاطع کوچک و پس از هر رخدادی (به طور مثال اعتراضات ۸۸، ۹۶ و ۹۸ و یا مذاکرات هسته ای و لغو برجام) رویکردها و مواضع را اتخاذ و یا تلاش های نامنسجمی را صورت می دهند. تایید این مسئله، ذکر همین واقعیت است که از انقلاب ۵۷ تاکنون، هیچ گروه، موفقیتی را بدست نیاورده است. منظور از موفقیت، کسب بخش و یا حداکثر قدرت در ایران است.